دلم میخواد یه چیزی بگم ولی هی جلوی خودمو میگرفتم که مثلا گسی نگه وااای زن متاهل و این حرفا و صوبتا!  ولی دوست دارم بگمش

این چند روز که دارم شخم میزنم توی آهنگ های نوستالژیکم به این فکر میکردم که چقد عشق اول قشنگه! چه همه حس خوب داره، چه همه زندگی آدم فوق العاده میشه و ...

بحثم اصلا اصلا اون آدم نیست و دیگه هییییچ وقت حتی حاضر نیستم تصویرش بیاد تو ذهنم، فقط بحثم همون حس خوب عشق اوله، حسی که خودت واسه خودت میسازی، سرزندگیت، مور مور شدنا، تپش ها، رویا پردازیا...

هرچند که من اوسکلی بیش نبودم و عشق اول رو خیلی دیر تجربه کردم، این روزا بچه مدرسه ای هم صد بار عاشق و فارغ شده

عشق اول دو نوعه به نظر من، توی یکیش طرف تورو عاااشق عشق و دوست داشتن و این حسای قشنگی گه گفتم میکنه و تا ابد وقتی یاد اون آدم میفتی کلی خاطرات خوب برات زنده میشه

یکی دیگه هم طرفت اینقدر گند و مسخره و روانی و عقده ای هست و آزارت میده که تورو به کل از عشق و عاشقی متنفر میکنه و ترسیده، از اون مدلا که هرر روز تو دلت به خودت تذکر میدی مبادا عاشق بشی ها ! وگرنه چنان پدرت رو در میارم که دیگه از این هوس ها نکنی

 نمیدونم بگم متاسفانه یا خوشبختانه واسه من نوع دومی بود، واقعا بدون هیچ اغراقی آدم من روانی بود و میخواست حرص نفر قبلیش رو سر من خالی کنه و کرد.

بعد با خودم فکر میکنم که هرچند دیگه به کل از ذهنم پاک شده و ابدا بهش تمایلی ندارم و همسرم رو کاملا ترجیح میدم و حسی ندارم اما بابت اینکه منو از عشق ترسوند و باعث شد من به خاطر این ترسم خیلی لحظه ها رو با علی از دست بدم نمیبخشمش، هیچ وقت

به  روزایی فکر میکنم که چه همه میتونستم باهاش مهربون تر باشم اما ترسم یه سری لذت ها رو از جفتمون گرفت، مخصوصا از خودم که هر روز تو دلم سرکوفت میزدم عاشق نشو وابسته نشو دل نبند امیدوار نشو و ...


ولی خوب بازم با اون همه تلاشی که واسه عاشق نشدن کردم عشق منو در نوردید، شاید تعبیر قشنگش این باشه که وقتی که اصلا عشق نمیخواستم بی اراده تسلیم شدم. بی اینکه حتی بدونم تسخیر شدم . هنوزم گاهی پیش میاد که فکر میکنم زیادم عاشق نیستم اما با کوچک ترین تغییر توی رفتار علی چنان از هم میپاشم و داغون میشم که تعجب میکنم و میگم وااای یعنی من این همه به علی وابسته ام و خودم خبر ندارم؟  هنوزم گاهی این فکر وحشت زده ام میکنه! 

آهنگ هام رو که میشنوم به این فکر میکنم چه همه لحظه های خوب رو از دست دادیم، چه همه آهنگ ها که میتونست به نام ما دونفر توی ذهنم ثبت بشه و لبخند به لبم بیاره

هرچند من هنوز دارم فولدرای خیلی قبل رو مرور میکنم و به زمان آشنایی و عاشقی با علی نرسیدم و شاید اصلا همین فردا بیام بگم یه عالمه آهنگ پیدا کردم که ماها کلی توش عاشقی کردیم و کلی ته دلم قلقلک داده شده...

همیشه میگن توی عشق برای معشوقت یا اولین باش یا بهترین

علی اولین من نبود ولی قطعا بهترینم بود و هست و خواهد بود